ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
سرخط خبرها

رسیدن به قله رفاقت | نگاهی به فیلم «هشت کوه» (The Eight Mountains ۲۰۲۲)

  • کد خبر: ۲۱۶۶۶۵
  • ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۶
رسیدن به  قله رفاقت | نگاهی به فیلم «هشت کوه» (The Eight Mountains ۲۰۲۲)
فیلم سینمایی «هشت کوه» از جمله آثاری است که در روز دوم جشنواره بین‌المللی فیلم کن ۲۰۲۲ در بخش مسابقه به نمایش درآمد.

 به گزارش شهرآرانیوز، در دقیقه ۱۰۴ فیلم، «پیترو» که چهره‌اش در تاریک و روشن نور چراغ می‌لغزد، رو به «برونو» می‌کند و می‌گوید:«یک روزی این فکر مسخره به سرم زد که چطوری یه آدم می‌تونه جاشو تو جهان پیدا کنه.  فکر می‌کنم. با روش‌های غیر قابل پیش‌بینی غیر از اون چیزی که تصور می‌کردی» و سکوت همه جا را فرا می‌گیرد. فیلم سینمایی «هشت کوه» به کارگردانی شارلوت واندرمیرش و فیلیکس ون گرینینگن، فیلمی اقتباس شده از یک کتاب پرفروش ایتالیایی نوشته پائولو کوگنتی است که تماشاگر را در مسیر پر پیچ و خم دوستی دو پسر در کوه‌های «هشت کوه» آلپ ایتالیا و همیالیا به دنبال خود می‌کشاند.

درباره فیلم هشت کوه

این فیلم مسیر سرگشتگی آدم‌های امروزی را روی نقشه زندگی نشان می‌دهد. نقشه‌ای کاغذی که بار‌ها در فیلم، روی میز پهن می‌شود نمادی از برخورد مسیر‌های مشخص و نامشخص در زندگی آدم‌هاست. زمان زیادی نمی‌گذرد که این نقشه در ذهن مخاطب جایش را به مسیر‌های درست و غلط، راه‌های رفته و نرفته و هدف‌های گم و گنگ می‌دهد و خطی که با فتح هر کوه روی نقشه امتداد می‌یابد، از دست‌رفتن‌ها و رسیدن‌ها و نرسیدن‌های زندگی را.

کوهستان، آن طبیعت بکر پوشیده از برف، سنگ‌های تراش‌خورده، وسعت آسمان و روح لطیف زندگی که بر جان تماشاگر می‌نشیند، آدم را تا آنجا با خود می‌برد که بالاخره روبه‌روی زندگانی رم‌کرده‌اش می‌ایستد و می‌گوید «جای من در جهان همین‌جاست.» و در «کوه هشتم» رابطه دو دوست را به جایی می‌رسانند که هیچ تصوری از آن نداشتند.

دوستی پیترو و برونو در یک تابستان پر نور در دوران نوجوانی‌شان شکل می‌گیرد؛ درک رابطه دوستانه با یک پسر چوپان برای پترو که پسربچه‌ای شهری است هم سخت است و هم پیچیده. او نمی‌تواند حتی توجه خانواده‌اش را برای حمایت مالی و تحصیلی از برونو درک کند، شاید هم نمی‌خواهد این چیز‌ها را درک کند و بهترین راه فرار از حرف‌هایی است که گاه در این رابطه بین پدر و مادرش و او به جریان می‌افتد. بدقلقی‌های پیترو نمی‌گذارد این دیدار‌ها تکرار شود.

اما وقتی پدر از دنیا می‌رود زاویه‌ای دیگر از حضور برونو در خانواده روشن می‌شود. پیترو نمی‌داند غمی که از پس فهمیدن رابطه پدر و دوستش در جانش نشسته چه معنایی دارد؟ حسادت؟ احساس خلأ یا از دست دادن پدر پیش از آنکه بمیرد!  او نمی‌داند حس عجیبی که از پس فهمیدن کوهپیمایی‌های دو نفره پدر و برونو به سراغش آمده، کدام حفره عاطفی‌اش را عمیق‌تر کرده است؟ اما ساخت کلبه‌ای کوهستانی در دل کوهستان طبق خواسته پدرش، با همکاری و همراهی برونو بخشی از تاریکی مسیر رفاقتش را با او روشن می‌کند. کلبه‌ای که محل قرار دونفره‌شان می‌شود و حتی مامن و پناهگاهشان به وقت دلتنگی‌ها و سرگشتگی‌هایشان. در همان کلبه است که پیترو نویسنده، می‌فهمد دویدن به دنبال چیزی که به آن نمی‌رسد فایده‌ای ندارد. می‌فهمد در جایی از جهان باید آرام بگیرد، بنشیند و دل به دل دوستی بدهد که حالا دلواپسش هم می‌شود. پس از پیدا کردن جنازه مدفون شده برونو از زیر برف، شاید معنای آنچه که در زندگی به دنبالش بوده نمایان می‌شود.

درباره فیلم هشت کوه

کشف لایه‌های عمیق روابط انسانی

فیلیکس ون گرینینگن، کارگردان بلژیکی که برای آثاری چون «فروپاشی حلقه شکسته» (The Broken Circle Breakdown) و «پسر زیبا» (Beautiful Boy) شناخته می‌شود، نگاه متفاوتی به زندگی دارد. او در «پسر زیبا» روند رهایی پسر جوانی از افسردگی توسط پدرش را نشان می‌دهد و در فروپاشی حلقه شکسته، در عین سادگی، لایه‌های عمیق روابط انسانی را بیان می‌کند و در آخرین اثر خود با نام «هشت کوه» نیز روی موضوعی دست می‌گذارد که دغدغه مهم آدم‌های امروز است؛ آدم‌هایی که به دنبال جایی برای خودشان در این جهان می‌گردند، از ابتدا نمی‌دانند کدام راه را برای رسیدن به آن انتخاب کنند، در میانه راه از تکاپو می‌افتند، باز می‌روند، می‌دوند، باز نمی‌رسند و بالاخره در جایی توقف می‌کنند که دوستی در آنجا دارند.

به طور کلی این کارگردان را باید در گعده فیلمسازانی جای داد که روابط انسانی را زیر میکروسکوپ دنبال می‌کنند و به دنبال کشف لایه‌های بیشتری در عمق روابط آدم‌ها می‌گردند.

درباره فیلم هشت کوه

بازیگران

لوکا مارینلی، هنرپیشه اهل ایتالیا در «هشت کوه» نقش پیترو را بازی کرده است. او در سال ۲۰۱۹ برای بازی در فیلم «مارتین ادن» برنده جام ولپی بهترین بازیگر مرد هفتادوششمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شد.

«زیبایی بزرگ»، «به من می‌گویند جیگ»، «رنگین کمان: یک موضوع خصوصی» و «مارتین ایدن» آثاری است که این هنرمند در آن نقش داشته‌است.

آلساندرو بورگی در نقش برونو نیز هنرپیشه اهل ایتالیاست که از آثار وی می‌توان به «سوبورا»، «خوش‌شانس»، «مکان»، «حوزه استحفاظی» و «جزیره و جنایت‌های غیرحرفه‌ای» اشاره کرد.

مهم‌ترین نقدها درباره فیلم «هشت کوه»:

اسکرین‌دیلی – وندی آید

دوستی میان دو پسر یکی از دهکده‌ای کوهستانی در دره آئوستا و دیگری کودکی که بیشتر عمرش را درون چهاردیواری آپارتمان خانواده‌اش در تورین می‌گذراند در تابستانی درخشان و بی‌پایان شکل می‌گیرد.

خانواده پیترو ۱۲ ساله خانه‌ای در روستایی اجاره می‌کنند که برونو تنها کودک باقی‌مانده در آن است. این دو در حالی که روی صخره‌ها تقلا می‌کنند و در چمنزار‌ها غلت می‌زنند، پیوند دوستی خود را می‌سازند. در دوره بزرگسالی دوستی آن‌ها به عنوان بخش ثابتی از زندگی‌شان باقی می‌ماند، اما زندگی آن‌ها از تمام زوایای دیگر با یکدیگر متناقض است. فیلم هشت کوه اثری غنی و داستان‌گو است که توسط زوج فیلم‌ساز شارلوت واندرمیرش و فیلیکس ون گرینینگن جلوی دوربین رفته است.

هشت کوه فیلمی است که در رویکردش نوعی فراغت رمان‌گونه دارد و این رویکرد میراث اثری است که از آن اقتباس شده؛ یک کتاب پرفروش ایتالیایی نوشته پائولو کوگنتی. البته تمام وجوه فیلم کارایی لازم را ندارد: موضوع مرکزی استعاری فیلم یا همان هشت کوه که در عنوان فیلم به کار رفته احتمالا چیزی است که در ادبیات راحت‌تر از سینما کارکرد دارد. موسیقی کمی بیش از اندازه است. اما لحن، ترکیبی دلپذیر است از جک لندن و النا فرانته و احتمالا جذابیت قابل توجهی برای مخاطبان مسن‌تر آثار هنری دارد.

گاردین – پیتر بردشاو

این فیلم غنی، زیبا و به شکل غیرقابل بیانی غم‌انگیز، درباره دوستی مردانی است که قادر نیستند درباب احساساتشان سخن بگویند؛ فیلمی درباره برد و باخت در بازی بزرگ زندگی.

فیلم در دره آئوستا به شکلی نفس‌گیر و شگفت‌انگیز فیلم‌برداری شده، اما عنوان فیلم یعنی «هشت کوه» اشاره دارد به هشت قله مرتفع نپال (مرتفع‌ترین قله‌های بالای هشت هزارمتر نپال): نمادی مرموز از جاه‌طلبی و فتوحات دنیوی.

فیلم‌سازان بلژیکی شارلوت واندرمیرش و فیلیکس ون گرینینگن از رمان جایزه‌برده سال ۲۰۱۶ پائولو کوگنتی اقتباس کرده‌اند و مراقبه‌ای عمیقا هوشمندانه در مورد ظرفیت ما برای عشق و چگونگی شکل‌گیری آن توسط تجربیات اتفاقی و غیرقابل بازگشت کودکی پدید آورده‌اند.

ورایتی – جسیکا کیانگ

فیلم اثری با ریتم آهسته است که با افزایش تدریجی جزئیات چشم‌اندازی تماشایی می‌سازد؛ چشم‌اندازی میان برآمدگی‌ها و فرورفتگی‌ها، مارپیچ‌ها و دره‌های یک دوستی مادام‌العمر و معنابخش به زندگی.

فیلم به بهترین شکل رمان‌گونه است. مخاطب را در دنیای شخصیت‌هایش غوطه‌ور می‌سازد، در آن سطحی که معمولا فقط از عهده ادبیات برمی‌آید. اما فیلم با زبان سینما زیست می‌کند و نفس می‌کشد و هر نمای آن که توسط روبن ایمپنس بلژیکی فیلم‌برداری شده هزاران کلمه ارزش دارد. گرچه این رمان تربیتی (Bildungsroman) کلاسیک ممکن است از انتقال هر صفحه کاغذ به صفحه سینما از نظر مقیاس، وسعت و احساسات کمی کم‌رنگ و کوچک‌تر شده باشد؛ در واقع به نظر می‌رسد بخش‌هایی از رمان کمی در ترجمه به زبان سینما از دست رفته است.

هالیوود ریپورتر – دیوید رونی

در اقتباس تحسین‌برانگیز شارلوت واندرمیرش و فیلیکس ون گرینینگن از رمان پرفروش سال ۲۰۱۶ پائولو کوگنتی که جایزه معتبر پرمیو استرگای ایتالیا را برنده شده بود، شادی، مالیخولیا و پیوندی شاعرانه با طبیعت وجود دارد.

چیزی که از دست رفته تضاد است، به علاوه یک محرک روایی که داستان را به طور کامل از قید و بند آزاد کند. در حالی که بازی‌های لوکا مارینلی و الساندرو بورگی به قهرمانان فیلم که در دوران کودکی در دهکده‌ای کوهستانی با هم آشنا شده‌اند، عمق می‌بخشد، اما تکیه بیش از حد فیلم‌سازان به صدای راوی تنها یکی از مسیر‌هایی است که باعث می‌شود درام از طریق آنها به شکل ناامیدکننده‌ای ادبی باقی بماند.

ون گرونینگن نویسنده و کارگردان بلژیکی که بیشتر بابت درام عاشقانه و غم‌انگیز سال ۲۰۱۲ خود فروپاشی حلقه شکسته و اولین فیلم انگلیسی‌زبانش درباره اعتیاد به نام پسر زیبا با بازی تیموتی شالامی شناخته می‌شود، این بار وظیفه کارگردانی را با شریک زندگی‌اش که یک بازیگر بلژیکی است مشترکا به انجام رسانده. واضح است که  چیزی در رمان کوگنتی، چیزی درباره دوستی مردانه، اصطکاک بین‌نسلی، ساختن زندگی و قدرت مناظر در شکل‌دادن به شخصیت وجود داشته که روی این زوج اثر گذاشته است. آنها برای ساخت فیلمشان حتی زبان ایتالیایی آموختند تا بهتر در پروژه غوطه‌ور شوند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->